نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

دیشب، جایی میخواندم: انسانهای بزرگ از ایدهها سخن میگویند؛

انسانهای معمولی از رویدادها

و انسانهای حقیر از دیگران.

یاد استادی افتادم که با لبخند، زیباترین و پرمغزترین حرفها را تحویلمان میداد: «ببینید بیشتر، از چه حرف میزنید؛ همان بُعد وجودیتان بیشتر رشد کرده است».

نمیدانم اتفاقی بود یا حکمتی در آن نهفته که من پس از اینهمه سال، استاد را با آن جملات باشکوهش به خاطر بیاورم و دقایقی را به افکار روزانه و گفتگوهای غالبم بیندیشم.

به جمع دوستان و همکاران فکر کردم که صحبت غالبم چیست و احساس من در مورد آن مباحث چگونه است.

دیدم آن استاد عزیز بیراهه نگفته بود.

گاهی من هم انسانی معمولی میشوم؛ آنقدر معمولی که انگار نزدیک میشوم به کوچک بودن یا کوچک شدن.

 خیلی وقتها دلم میخواهد ایده بسازم و با دیگران از ایدههایم سخن بگویم؛ اما نمیدانم من ایدهپرداز خوبی نیستم یا دیگران به معمولی بودن عادت کردهاند که گوشی برای شنیدن ایدهها و زبانی برای بیان آنها نمییابم.

یادمان باشد برای بزرگ بودن، باید بزرگ اندیشید و از بزرگیها سخن گفت.

شما در کدام دسته میگنجید؟





:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 5 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست